خاطره ای که در ادامه می آید روایتی است از سردار جانباز میرزا محمد سلگی فرمانده گردان 152حضرت اباالفضل نهاوند در مورد دو برادر 14 و 16 ساله که بیانگر لحظات شهادت و مواجهه برادر کوچکتر با پیکر بیجان آن شهید است . خاطرات این جانباز توسط حمید حسام در کتابی با عنوان […]
[ad_1] خاطره شنیدنی شهید حسین خرازی از ارسال یک قوطی کمپوت خالی به جبهه شهید حسین خرازی نقل می کرد: ﻭﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ. ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ […]