- نویسنده : amir-moazeni
- 25 اسفند 1396
- کد خبر 8687
- 555529 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /
جنگ جهانی اول را میتوان نقطه عطفی در صنایع نظامی دانست در طول این جنگ و جنگ جهانی بعدی تحولات و پیشرفتهای برق اسایی در ساخت تجهیزات نظامی صورت گرفت از ان جمله جنگ افزاری مخوف و غیر قابل مهار توسط یگانهای پیاده به اسم تانک بود.
با ورود این جنگ افزار بسرعت کشورهای درگیر در جنگ بفکر ساخت سلاحهایی برای مقابله با این جنگ افزار افتادند
و سلاحهای ضد زره وارد میدان شد
در طول تاریخ همواره سازندگان ماشین آلات زرهی و تجهیزات ضد زره درگیر رقابتی سخت بوده اند و با پیشرفت و مدرن شدن تجهیزات زرهی سازندگان سلاحهای ضد زره نیز ناچار به ساخت و توسعه سلاحهایی موثر تر و دقیق تر گردیده اند
سازندگان تانک و تجهیزات زرهی همواره کوشیده اند با قویتر نمودن زره و استفاده از آلیاژهای مقاوم تر در تولید زره تانک و همچنین افزایش سرعت و چالاکی تانکها ظریب آسیب پذیری تانکها را کاهش دهند در مقابل سازندگان تجهیزات ضد زره نیز کوشیده اند با قویتر نمودن تولیدات خود و همچنین استفاده از سامانه های نشانه روی دقیق موازی با بالا رفتن مقاومت تانکها سعی کنند از قافله عقب نمانند
سلاحهای اولیه ضد تانک در یگانهای پیاده معمولا استفاده از تفنگ های بزرگتر با کالیبر بیشتر و قویتر بود که مرمی ان میتوانست زره تانک را شکافته و وارد محفظه شود به مرور توپ های بدون لگدی مانند تفنگ ۱۰۶ در غرب و توپ ۱۰۰ میلیمتری ضد زره در شوروی وارد میدان گردید ولی اشکال این توپها این بودکه زیادی سنگین بوده و حمل و نقل ان توسط پیاده نظام و تیم های شکارچی تانک اغلب دشوار و یا غیر ممکن بود
راه حل استفاده از راکت اندازها بود بنابراین راکت اندازهایی مانند اس پی جی و ار پی جی وارد میدان شدند و تا مدتها سلاحهای ضد تانک موثری بحساب می امدند
ولی مسئله اینجا بود که این سلاحها نیز دارای اشکالاتی اساسی بودند که از ان جمله اولا کلاهک انفجاری این راکت ها بسیار ضعیف بود و با قویتر شدن زره تانکهای جدید یر علیه این تانکها تاثیر نداشت ( مانند تانکهای تی -۷۲ عراقی در جنگ که تا قبل از ورود ان ار پی جی -۷ سلاح ضد تانک متداول و تاثیر گذار و مؤثری بر علیه تانکهای تی -۵۵ و تی -۶۲ عراقی بحساب می امد ولی پس از ورود تی۷۲ زره این تانک از توان فوق العاده برخوردار بود و ارپی جی بر ان موثر نبودو یگانهای ایرانی بشدت دچار مشکل شدند که با رسیدن موشک های تاو توسط اسراییل به ایران توازن برقرار گردید )
دوم اینکه راکت ها پس از شلیک هدایت پذیر نبود و کاربر پس از شلیک هیچ کنترلی بر روی هدایت ان نداشت به همین دلیل استفاده از این راکت ها بر علیه اهداف متحرک و پر سرعت بسیار سخت و احتمال اصابت ان بسیار پایین و اغلب ناممکن بود و یا خدمه نیاز به آموزش و تمرین بسیار زیادی بودند
پس از ورود موشکهای هدایت شونده ضد زره این مشکل نیز مرتفع گردید
موشک های ضد زره در ایران
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی،بسرعت ایران وارد جنگ ناخواسته ای گردید در اوایل جنگ سلاح ضد تانک ایران ار پی جی بود ولی رفته رفته با ورود تانکهای پیشرفته تر روسی به جنگ و مقاوم بودن انها در مقابل ار پی جی و راکت های معمول به جز تسلیحات راکتی نظیر RPG-7 اصلیترین سلاح ضد زره ایران را چند هزار فروند موشک BGM-71 که نام عمومی آن تاو (TOW) است تشکیل میداد که علاوه بر قابلیت شلیک از بالگردهای کبرا، از پرتابگرهای ثابت زمینی، خودروهای جیپ و نفربرهای M-113 هم شلیک میشدند.
همانگونه که در بخش پیشین گفته شد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، به جز تسلیحات راکتی نظیر RPG-7 اصلیترین سلاح ضد زره ایران راموشک BGM-71 که نام عمومی آن تاو (TOW) است تشکیل میداد که علاوه بر قابلیت شلیک از بالگردهای کبرا، از پرتابگرهای ثابت زمینی، خودروهای جیپ و نفربرهای M-113 هم شلیک میشدند.
این موشک با طول 1.16، قطر 0.152 و دهانه بال 0.46 متر، جرم 18.9 کیلوگرم که 3.9 آن مربوط به سرجنگی است، به سرعت 278 متر بر ثانیه و برد 65 تا 3750 متر و میزان نفوذ در زره تا 430 میلیمتر دست می یافت
پس از شروع جنگ تحمیلی بدلیل محدود بودن ذخایر این موشک ( در زمان حکومت گذشته سفارش بالایی از این موشک جهت نصب بر روی بالگردهای کبرا توسط شاه فقید داده شد که البته با وقوع انقلاب اسلامی و تحریم همه جانبه ایالات متحده تنها بخش محدودی از ان تحویل گردید ) رزمندگان و تیم های شکارچی تانک غالبا از راکت های ار پی جی بهره میبردند ولی با ورود تانکهای مدرن تر روسی مانند تی ۷۲ این راکت ها بر زره این تانک کارگر نبود لذا این تانکها به کابوس پیاده نظام تبدیل شده بود ولی با ارسال چندمحموله از موشک تاو که عمدتا از ذخایر اسراییل تامین میشد ( توضیح اینکه در انزمان خط تولید تاو در امریکا متوقف شده بود لذا این موشکها از ذخایر اسراییل تامین گردید ) تا حد زیادی توازن به جبهه ها بازگشت
تاو یکی از موشکهای بسیار موثر و کارا بچد که احتمال اصابت آن به هدف 95٪ عنوان میشود و در دست رزمندگان اسلام کارنامه درخشانی در جنگ تحمیلی 8 عراق علیه کشورمان از خود بجا گذاشت. روش هدفگیری و هدایت این موشک از نوع فرمان به خط دید نیمه خودکار با ارسال فرامین از طریق سیم به موشک بود.
در این روش کاربر با نگاه کردن از دوربین هدفگیری میبایست همواره نشانهگیر را روی هدف نگه دارد که در صورت حرکت آن، فرامین اصلاحی توسط سامانه هدایت متصل به پرتابگر، محاسبه شده و به موشک ارسال میشود.
تاو در کنار موشک روسی ۹کی۱۱ مالیوتکا یکی از دو موشک هدایتشونده پرتیراژ دنیا بودهاست. این موشک هم قابلیت شلیک سطح به سطح و هم قابلیت شلیک هوا به سطح را دارد.
موتور این موشک دومرحلهای و از نوع سوخت جامد است. سامانههای پرتاب متعددی برای این موشک طراحی شده که شامل پرتابگرهای قابل حمل توسط پیادهنظام، پرتابگرهای نصبشونده بر روی خودروها و پرتابگرهای نصبشونده بر روی بالگرد میشود. موشک تاو در هیچیک از کشورهای کاربر آن از رده خارج نشده اما بهینهسازیهای متعددی بر روی آن انجام شدهاست.
برد مفید این موشک ۶۵ تا ۳٬۷۵۰ متر، کالیبر آن ۱۵۲ میلیمتر، وزن کلاهک آن ۳٫۹۹ کیلو در مدلهای آ تا سی و ۵٫۹ کیلوگرم در مدلهای دی تا اف، و وزن کل موشک در مدلهای مختلف بین ۱۸٫۹ کیلو تا ۲۲٫۶ کیلو است.
قدرت نفوذ این موشک در زره حدود ۶۰ سانتیمتر در مدل آ و بی و ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر در مدل سی برآورد شدهاست. حداکثر سرعت موشک تاو ۲۷۸ متر بر ثانیه است و فاصله بین شلیک تا برخورد موشک با هدف در حداکثر برد مفید موشک ۲۰ ثانیه است که به معنای میانگین سرعت حدود ۱۸۷ متر بر ثانیه این موشک است.
همانگونه که پیشتر نیز گفته شد ایران از نخستین کشورهای واردکننده تاو بود و این کار را از سال ۱۹۷۱ انجام داد. تعداد موشکهای تاو خریداری شده توسط ایران در مجموع ۴٬۷۶۰ تیر از این موشک بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۶ و ۱۹٬۰۶۴ عدد دیگر بین سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۷۹ خریداری شد. بین سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ نیز ایران موفق به خرید ۲۰۰۸ موشک تاو دیگر از آمریکا و اسرائیل طی قراردادهایی پنهانی معروف بهماجرای مک فارلین شد
خطوط مونتاژ و تعمیر آن هم در ایران راهاندازی شد و مذاکراتی هم با کارخانه هیوز در مورد تولید آن در ایران انجام گرفت.
و بر اساس تجارب بدست امده از در خدمت داشتن موشک تاو ایران در نهایت اقدام به تولید موشک توفان نمود که مدل تولید بومی موشک تاو است که به صورت مهندسی معکوس تولید شدهاست.
در قسمت پیشین گفتیم که موشک تاو از سیستم هدایت سیمی بهره میبرد
البته که روش هدایت سیمی دارای معایب و محاسنی بود که در ادامه به ان اشاره خواهیم نمود ولی در کل در انزمان موثر ترین و در عین حال بهترین روش هدایتی که در موشکهای فرانسوی نیز بکار گرفته میشد هدایت سیمی بود
هر چند هدایت سیمی روشی مطمئن برای هدایت به شمار میرود و حتی چنین موشکهایی در بسیاری از کشورها هم اکنون نیز در حال استفاده است اما محدود شدن برد موشک یکی از معایب این روش هدایت است. اختصاص بخشی از جرم موشک به سیم و قرقره و قرارگیری این مجموعه در انتهای موشک نیز محدودیتهایی را از نظر جانمایی تجهیزات خصوصاً پیشران به چنین طرحهایی اعمال میکند.
در موشک تاو و توفان پیشران جلوتر از میانه بدنه و بالکهای جلویی قرار گرفته است.
پس از پایان جنگ تحمیلی با استفاده از تجارب ارزشمند بدست آمده در نبردهای فراوان و نابرابر با نیروهای پرتعداد زرهی عراق، ساخت نمونههای بومی از موشکهای ضد زره در دسترس، به طور انبوه آغاز شد. البته ساخت موشک تاو در سالهای دفاع مقدس آغاز شده بود و حتی نمونه ایرانی این موشک در دوران جنگ شلیک موفق نیز داشته است.
طبیعتاً با توجه به کارنامه عملیاتی درخشان، گسترش بالای این موشک در سطح نیروهای مسلح و تعداد زیاد پرتابگرهای آن برنامه توسعه بیشتر برای نمونه ساخته شده مورد توجه قرار داشت.
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمان شاه فقید ایران از نخستین کشورهای بکارگیرنده موشک تاو بود این موشک در انزمان مدرن ترین موشک ضد زره بحساب می امد
در واقع کشور عراق به تآسی از ارتش شوروی دارای یگانهای زرهی بسیار بزرگی بود و تانکها جایگاه مهمی در سازمان رزم این کشور عرب داشتند ارتش ایران به تجهیزات ضد زره نیاز مبرمی داشتند با توجه به بلند پروازی شاه برای مطرح شدن ایران بعنوان یک قدرت جهانی لزوم در دسترس بودن تسلیحات و ادوات ایران را بسمت تولید نیازهای نظامی خود سوق داد و در انزمان تصمیم بر این بود که تسلیحات مورد نیاز در داخل کشور و تحت مجوز سازنده تولید گردد
ایران از کارایی این موشک انقدر راضی بود که تصمیم به تولید بومی ان و همچنین موشک ماوریک در داخل کشور گرفت
در همان سالهای نخست، خطوط تعمیر و مونتاژ این موشکها در شرکت صنایع الکترونیکی ایران (IEII) آغاز بکار کرد. در ماه مه سال ۱۹۷۵، مذاکرات میان ایران و شرکت هیوز برای تولید مشترک موشکهای تاو و موشک هوابهزمین ماوریک بجایی نرسید زیرا دو طرف بر سر نظام قیمتگذاری اختلاف نظر داشتند. در نهایت زیر فشار ایران شرکت هیوز عقب نشینی نمود و مبلغ دریافت مجوز تولید را برای ایران برای تولید موشک تاو ۲۰ میلیون دلار و برای موشک ماوریک ۲۵ میلیون دلار اعلام کرد. انقلاب ۱۳۵۷ ایران باعث لغو شدن تمام قول و قرارها میان دو کشور گردید.
پس از انقلاب اسلامی و در خلال جنگ تحمیلی ایران به تاثیر بالای این موشک واقف گردید لذا تلاش گسترده ای برای تولید تسلیحات ضد زره درکشور صورت گرفت و با توجه به تجربه کاربری موشک تاو در ایران تصمیم به تولید این موشک به روش مهندسی معکوس گرفته شد که به تولید موشک طوفان انجامید که در واقع همان موشک تاو بحساب می امد که در کشور تولید گردیده بود
پس از تولید موشکهای توفان 1 و 2 با ورود تانکهای جدید مجهز به زره واکنشی و با توجه به نیاز به روشهای جدید حمله برای نابودی یا آسیب رساندن به زره پوشهای به کار گرفته شده در سازمان رزم کشورهای متخاصم با ما ، موشک توفان-3 که دارای2 ویژگی متفاوت با نسلهای قبلی است، تولید شد. این موشک قابلیت حمله از بالا (Top Attack) را داشته و سرجنگی آن از نوع شکل گیرنده انفجاری (EFP) است.
به طور معمول در ادوات زرهی بیشترین تلاش برای افزایش مقاومت در برابر سلاحهای ضد زره از ناحیه جلو و پهلوها صورت میگیرد و قسمت بالایی خودروی زرهی، ضعیفترین بخش آن است. این نکته سبب توسعه سلاحهای مختلفی از جمله خمپارههای هوشمند، مهمات فرعی هوشمند رها شونده از راکتها و نیز موشکهای ضد زره حمله کننده از بالا شد
در موشکهایی مانند جاولین ساخت آمریکا امکان استفاده به هر دو صورت حمله مستقیم و حمله از بالا وجود دارد.
نسخه های مختلف طوفان
طوفان ۱
توفان، نمونه ساخت ایران از موشک تاو است که در برخی مشخصهها تفاوت ها و بهبودهایی نسبت نمونه خارجی داشت. از آن جمله باید به سرجنگی 3.6 کیلوگرمی، جرم 18.5 کیلوگرم، میزان نفوذ 550 میلیمتر، برد 70 تا 3850 متر و سرعت بیشینه 310 متر بر ثانیهای آن اشاره کرد. طول این موشک 116 سانتیمتر و قطر بدنه آن 15 سانتیمتر است.
برد مؤثر این موشک در روز برابر 3500 متر و در شب 2500 متر بوده و سرعت متوسط آن در پرواز 240 متر بر ثانیه عنوان شده است.
با توجه به بیشینه زمان پرواز توفان در بیشترین برد که برابر 13 ثانیه است و با احتساب زمان لازم برای بارگذاری موشک در پرتابگر زمینی و زمان لازم برای هدفگیری نرخ شلیک این موشک در حدود 2-3 فروند در دقیقه است. این موشک در دمای 40- تا 65+ درجه سانتیگراد قابل به کار گیری است. روش هدایت، پرتابگر و شکل ظاهری توفان صرف نظر از تفاوتهای اندک در ابعاد، مشابه موشک تاو است.
موشک طوفان ۲
با توجه به استفاده تانکهای جدید از زرههای واکنشی(ERA)، نسل دوم توفان، با سرجنگی دو مرحلهای ساخته شد. توفان-2 به دلیل بهرهگیری از یک سرجنگی کوچک اولیه که زره واکنشی روی سطح بدنه تانک را منهدم میکند 145 سانتیمتر طول دارد.
جرم آن 19.1 کیلوگرم، جرم سرجنگی 4.1 کیلوگرم، و میزان نفوذ آن 760 میلیمتر است که 38.2٪ درصد رشد را نشان میدهد. سایر مشخصات این نمونه مانند نسل اول است. خصوصاً احتمال اصابت هر دو نسل توفان، 95 درصد عنوان شده است. این موشکها قابلیت به کار گیری در شب را با برد کمتر داشته و روش هدایت توفان-2 نیز مانند توفان-1 است.
موشک طوفان ۳
نسل سوم هدایت در موشکهای ضد زره یعنی هدایت به روش «شلیک کن-فراموش کن» است. موشک هلفایر (مدل L) با هدایت راداری موج میلیمتری و جاولین با هدایت تصویری فروسرخ از جمله موشکهای نسل سومی هستند که عملکرد شلیک کن-فراموش کن دارند.
با روش “شلیک کن-فراموش کن” سامانه شلیک کننده از ردگیری هدف (و موشک) تا لحظه اصابت موشک بینیاز شده که برای بقاپذیری آن در میدان نبرد بسیار مفید است. همچنین امکان درگیری با تعداد هدف بیشتری در بازه زمانی یکسان در مقایسه با استفاده از موشکهای نسل دوم فراهم میشود.
اما باید توجه داشت موشکهای نسل سوم به دلیل استفاده از حسگرهای پیشرفته و سامانههای کنترل پرواز تمام خودکار، بسیار گرانقیمت هستند و امروزه در ارتشهای پیشرفته دنیا از هر دو نوع موشکهای مجهز به نسل دوم و نسل سوم هدایت استفاده میشود و همچنان نیز تولیدات جدید بر مبنای نسل دوم هدایت طراحی و ساخته میشوند.
یکی از نمونههای خانواده موشکهای توفان، توفان-3 است که دارای2 ویژگی متفاوت با نسلهای قبلی است. این موشک قابلیت حمله از بالا (Top Attack) را داشته و سرجنگی آن از نوع شکل گیرنده انفجاری (EFP) است.
به طور معمول در ادوات زرهی بیشترین تلاش برای افزایش مقاومت در برابر سلاحهای ضد زره از ناحیه جلو و پهلوها صورت میگیرد و قسمت بالایی خودروی زرهی، ضعیفترین بخش آن است. این نکته سبب توسعه سلاحهای مختلفی از جمله خمپارههای هوشمند، مهمات فرعی هوشمند رها شونده از راکتها و نیز موشکهای ضد زره حمله کننده از بالا شد.
در موشکهایی مانند جاولین ساخت آمریکا امکان استفاده به هر دو صورت حمله مستقیم و حمله از بالا وجود دارد.
البته این موشک در حالت حمله از بالا نیز باید روی هدف شیرجه زده و به آن اصابت کند. اما در موشکهایی با سرجنگی از نوع شکل گیرنده انفجاری با پرواز در ارتفاعی مشخص پس از شناسایی هدف و رسیدن به بالای آن سرجنگی عمل کرده و پرتابههایی که با سرعت هایپرسونیک حرکت میکنند از ضعیفترین قسمت خودروی زرهی یعنی بالا به آن اصابت مینمایند.
در پرتابههای EFP، یک سطح فلزی در اثر انفجار خرج قرار گرفته در پشت آن در مدت زمان بسیار کوتاهی به شکل تیز در آمده و با سرعت بسیار بالا که دستکم در حدود 1500 تا 2000 متر بر ثانیه یعنی بیش از 4 تا 6 برابر سرعت صوت (ماخ) است در هدف نفوذ کرده و با توجه به انرژی مکانیکی بسیار بالای ناشی از این سرعت به آن آسیب قابل توجهی میرساند.
هر چند خود این پرتابه حاوی مواد منفجره نیست اما با توجه به تعداد بسیار بالای آن در سرجنگی و تخریب ایجاد شونده در محل برخورد پرتابه، بخشهای متعددی از هدف از کار افتاده و در صورت وجود مواد منفجره در هدف، برخورد پرتابههای EFP میتواند سبب انفجار آنها شود.
لبته به طور کلی میزان عمق نفوذ این پرتابهها در مقایسه با گونه خرج گود که در اغلب سلاحهای ضد تانک به کار میرود کمتر است اما در عوض در محل برخورد تخریب بیشتری ایجاد نموده و زرههای مقاوم در برابر خرج گود در برابر EFPها توانایی مقاومت ندارند.
همچنین گفته میشود زرههایی که برای مقاومت در برابر EFP طراحی میشوند نیز مقاومتی در برابر خرج گود ندارند بنا بر این هر خودروی زرهی با اتکا به زرههای موجود در برابر یکی از انواع سرجنگیها تسلیم خواهد شد.
با این روش میتوان به اهدافی که در پشت عوارض طبیعی و مصنوعی پنهان شدهاند به طور مؤثری حمله کرد. خصوصاً در نواحی شهری که خودروهای زرهی در پوشش دیوارها و ساختمانها قرار میگیرند این گونه پرتابهها بسیار مفید هستند. البته اثرگذاری EFP به شلیک آن در ارتفاع مناسب و طراحی شده بستگی دارد که نیاز به پرواز پایدار موشک حامل خواهد داشت.
در موشک ایرانی توفان-3 پس از شلیک و سرعت گرفتن موشک، پرواز آن بالاتر از خط دید مستقیم به هدف صورت میگیرد. موشک هدف خود را از طریق حسگرهای مغناطیسی و لیزری شناسایی کرده و با رسیدن بر فراز آن سرجنگی 1.7 کیلوگرمی خود را منفجر میکند.
این سرجنگی توانایی نفوذ بیش از 80 میلیمتر در زرههای RHA را دارد. لازم به ذکر است گونه حمله از بالا (Top Attack) موشک آمریکایی TOW که مشخصه آن BGM-71F است فاقد سرجنگی EFP بوده و از محموله انفجاری شدید ضد زره با اصابت مستقیم استفاده میکند.
موشک طوفان ۱ و ۲ در یک قاب
موشک طوفان ۱ موشک وسط میباشد و موشک طوفان ۲ موشک کناری میباشد.
قطر این سرجنگی که در پشت حسگرها و نزدیک به دماغه موشک جانمایی شده برابر 12.8 سانتیمتر است. موشک توفان-3 نیز 19.1 کیلوگرم جرم داشته و برد آن بین 650 تا 3500 متر بوده و سایر مشخصات ابعادی و عملکردی آن مشابه گونه توفان-1 است.
البته زمان پرواز این موشک اعلام نشده اما با توجه به مشخصات نزدیک به نمونههای توفان-1 و 2 باید مشابه آنها و در حدود 13 ثانیه باشد
احتساب موشک توفان-3 تا کنون در کشورمان در بیش از 2 دههای که از پایان جنگ تحمیلی میگذرد نمونه های متنوعی از موشک ضد زره در چند گروه عملکردی توسعه یافته است که البته اغلب آنها توسعه یافته نمونههای قبلی خود هستند.
این موشکها با ردههای مختلف وزن از حدود 10 کیلوگرم (نمونههای دوش پرتاب) تا چند ده کیلوگرم و برد 1000 متر تا چندین کیلومتر برای شلیک از پرتابگرهای هوایی و زمینی ساخته شده و به طور انبوه در اختیار نیروهای مسلح کشورمان و همچنین شبه نظامیان متحد ایران مانند حزب الله قرار گرفته است
میناگلرو
موشک ضدزره توفان-۵ موشک ضدزره توفان موشک ضدزره توفان 3 موشک ضدتانک توفان موشک ضدزره توفان-۵ موشک ضدزره توفان 5 موشک ضدزره طوفان عکس موشک ضدزره توفان پرتابگر موشک ضدتانک توفان موشک های توفان موشک های توفان ایران موشک هدایت شونده توفان موشک سایه توفان موشک توفان ایران موشک توفان ام 2 موشک انداز طوفان موشک انداز توفان موشک ایرانی توفان
https://www.militarynews.ir/?p=8687