×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

22177 441 300x200 - تحلیل جابجایی های نظامی آمریکایی ها به منطقه غرب آسیا

تحلیل جابجایی های نظامی آمریکایی ها به منطقه غرب آسیا (خاورمیانه)

اما بزارید یکبار دیگه بدون هیچ تعارفی در مورد فعالیت های اخیر آمریکا روشنگری کنیم و باید آماده باشیم.
در 3 روز گذشته، آمریکا تقریباً 150 فروند هواپیمای نظامی با فرستنده باز شناخته شده ، در پایگاه های غرب آسیا یا خاورمیانه و مدیترانه مستقر کرده است.
مقدار واقعی احتمالاً بالای 200 فروند هواپیما است.
بیشتر هواپیماها جزو هواپیماهای تانکر و هواپیماهای شناسایی و اطلاعاتی هستند.
اینها اولین عناصری هستند که قبل از حوادثی مانند جنگ خلیج فارس، اشغال عراق و افغانستان و مداخله ناتو در لیبی در منطقه جمع شده بودند.
ازطرف دیگر استقرار صدها جنگنده در پایگاه های دور منطقه ما در عرض 24 ساعت برای هر مداخله ای کافی است و می تواند عملیات های بمباران گسترده را با جت های آماده رزم موجود را به آسانی به انجام برساند.
توجه داشته باشید که این جابجایی ها از نظر نظامی ساختاری دارد که برای یک حمله همه جانبه کاملاً به برتری هوایی متکی است نه نیروی زمینی!
این به معنای طرح آمریکا برای زدن یک ضربه سنگین بمباران هوایی است و بعد خود را از درگیری ها دور می‌کند. زیرا نیروی زمینی لازم برای ورود وجود ندارد و اینجاست که نکته ماجرا خود را نشان می‌دهد.
صدها هواپیمای شناسایی و تانکر باید در منطقه حضور داشته باشند تا در صورت درگیری ناگهانی، ایالات متحده به راحتی برتری هوایی و عملیات پیشروی مبتنی بر نیروی هوایی را تضمین کند.
اعزام همه جانبه عناصر پشتیبانی هوایی که زمان نگهداری و تعمیر و آماده سازی عملیاتی طولانی تری دارند به ما نشان می دهد که چه نوع مبارزه ای در چه سطحی امکان پذیر است.
فعالیت های امروز آمریکا را می‌توان با لیبی مقایسه کرد.
البته تجمع هوای فعلی در خاورمیانه بی سر و صدا از تجمع در مداخله در لیبی پیشی گرفته است.
اما چند نکته مهم:
1)باید توجه داشته باشید که با وجود همه این جابجایی ها باز میزان وجود جنگ افزار ها از ماه اکتبر کاهش داشته است، اما هنوز در سطح بسیار بالایی قرار دارد.
2)یمن فعالانه درگیر مداخله نظامی ناتو است و ایالات متحده علناً تهدید به عملیات زمینی را آغاز کرده است(ولی نیروی زمینی لازم وجود ندارد).
2)این عملیات احتمالی می‌تواند شکست و اخراج آمریکا از سوریه و عراق را به تعویق بیاندازد ، اما اگر جنگ اسرائیل در غزه ادامه یابد و به لبنان هم کشیده شود،آنگاه قطعا آمریکا در کل منطقه ونه فقط در سوریه و عراق دچار بحران می‌شود و يک جنگ گسترده با تلفات بسیار بالا را تجربه خواهد کرد و اینبار شانسی برای باقی ماندن حتی در کل منطقه غرب آسیا را نخواهد داشت.
3)فراموش نکنید هنوز حمله ای آغاز نشده اما آمریکایی ها رسما به شکست های دریایی خود در برابر تعداد انگشت شماری از یمنی ها اعتراف کرده اند حال در صورت ورود مردم سایر کشورهای منطقه مانند عراق به صورت مستقیم به درگیری با آمریکا چه به سر آنها خواهد آمد؟
4)نکته اصلی این ماجرا نبود نیروی زمینی است پس دو حالت وجود دارد اول اینکه آمریکا سعی کرد با این تبلیغات قدرت خود را نشان بدهد شاید بتواند با ایجاد وحشت در بین صفوف محور مقاومت بتواند به نوبت به سراغ آنها برود و یکی یکی با آنها برخورد کند و این امید را داشته‌باشد که دیگران از ترس ندادن هزینه زیاد وارد نشوند. که این نقشه با شکست روبرو شد
حالت دوم این است که با کمک کشور ثالث ضعف نیروی زمینی خود را برطرف کند به این ترتیب که آمریکا و متحدانش مثلا سوریه یا یمن را به صورت گسترده بمباران کنند و بعد ارتش کشوری مانند عربستان یا اردن یا حتی ترکیه وارد ماجرا شود و سعی کند نقش نیروی زمینی را بازی کند که این کار یک ریسک بسيار زيادی به همراه دارد و یک قمار بسیار بزرگ است زیرا در صورت شکست نقشه، مرزهای کشورهای خاورمیانه به نفع ایران و محور مقاومت تغییر می‌کند و نیروهای هم‌پیمان ایران در کل منطقه گسترش یافته و تثبیت می‌شوند.
توجه بفرمایید که آمریکا در لیبی از مردم این کشور به عنوان نیروی زمینی بهره برد اما در منطقه ما چنین امکانی وجود ندارد و فقط در سوریه شاید بتواند روی گروه های تروریستی بعد از بمباران گسترده دمشق حساب باز کند.
تنها حالت معقول که اینجا باقی مانده این است که آمریکا رسما شکست خود را بپذیرند و برای خروج از سوریه و عراق و سپس منطقه آماده شود اما برای حفظ آبروی خود صرفا با یک حمله کمی بالاتر از حد استاندارد های حملات قبلی که در سوریه و عراق انجام داده است، به اهداف نیروهای محور مقاومت در سوریه و عراق حمله کند و بعد سعی کند با ابزار رسانه آن را یک پیروزی بزرگ جلوه دهد و دوباره این دم و دستگاه های خود را جمع کرده و بازگردد ، اما اگر بایدن و سایر مقامات آمریکایی واقعا با رویای مبارزه و موفقیت بلندمدت بلند در منطقه حضور پیدا کرده باشند ، پس باید سراغ ریسک های بزرگ بروند که بالاتر عرض کردم.
در این میان بدترین حالت برای آمریکا حمله مستقیم به ایران است که خود آنها بهتر از هر کسی به هزینه آن واقف هستند و اگر امکانش داشتند خیلی قبل تر از این که اروپا و اسرائیل به چنین وضعیتی دچار شوند اینکار را انجام می‌دادند نه امروز که اینگونه ایران قدرتمند شده است.
در کل دو حالت آخری یعنی آمریکا بعد از بمباران سنگین یکی از کشورهای سوریه، یمن و لبنان از نیروی زمینی کشور ثالث مثل ترکیه یا اردن جهت حمله زمینی استفاده کند و یا حالت یک عملیات بزرگ رسانه ای بیشترین احتمال را دارد که به وقوع بپیوندد.

میلاد رضایی

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.