×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

یک جنگنده اف ۱۶ فایتینگ فالکن درحال رهاسازی دو بمب هدایت ماهواره ای خانواده GBU-31 جیدم.

photo 2017 04 13 19 44 38 - مقایسه دقت و هزینه موشک زمین پایه اسکندر با بمب سقوط آزاد ام کا ۸۴

از نظر دقت ، این بمب ها اگر دقیقتر از موشک اسکندر نباشند ، دقتشان پایینتر از آن هم نیست. از نظر قدرت تخریب هم تقریبا میتوان گفت یکسان هستند. این بمب ها هر کدامشان ۹۶۰ کیلوگرم وزن دارند که قدرت تخریبی معادل کلاهک ۷۰۰ کیلویی اسکندر دارند.

اما برویم سرووقت حساب و کتاب

هر تیر موشک اسکندر حدود ۳ میلیون دلار قیمت دارد. با در نظر گرفتن هزینه های جانبی این سامانه شلیک تنها دو موشک اسکندر از نوع بالستیک حدود ۶.۵ میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت. یعنی برای زدن هدفی در برد حداکثر ۵۰۰ کیلومتر بوسیله دو کلاهک ۷۰۰ کیلوگرمی بوسیله دو موشک بالستیک تاکتیکی اسکندر هزینه ای بالغ بر ۶.۵ میلیون دلار در بر خواهد داشت.

هر بمب GBU-31 JDAM شامل یک بمب سقوط آزاد ۲۰۰۰ پوندی ام کا ۸۴ میباشد که به کیت هدایت ماهواره ای جیدم تجهیز شده است. هر بمب ام کا ۸۴ بسته به منابع مختلف ۲۵۰۰ الی ۳۱۰۰ دلار قیمت دارد. هر کیت جیدم نیز ۲۵۰۰۰ دلار قیمت دارد. از این رو هرکدام از این دو بمب که توسط این اف ۱۶ رها شده است ، معادل ۲۸۰۰۰ دلار قیمت دارند. بنابراین دو بمب پرتاب شده سرجمع ۵۶۰۰۰ دلار قیمت دارند. اما خود جنگنده نیز هزینه دارد. طبق اعلام وبسایت جینز ، هر ساعت پرواز جنگنده اف ۱۶ در سال ۲۰۱۲ معادل ۷۶۰۰ دلار هزینه دارد که این هزینه شامل سوخت و دیگر اقلام مصرفی و استهلاک جنگنده و … میباشد. بدین ترتیب فرض‌ کنیم که این اف ۱۶ نیز مسیری ۵۰۰ کیلومتری را برای بمباران رفته و برگشته است (معادل برد موشک اسکندر) بدین ترتیب حداکثر ۱۰۰۰۰ دلار نیز هزینه پرواز جنگنده F-16 میشود. بدین ترتیب مجموع هزینه پرتاب دو بمب ۲۰۰۰ پوندی هدایت ماهواره ای در فاصله ۵۰۰ کیلومتری حدود ۶۶۰۰۰ دلار میشود. خوب دقت کنید. هزینه شلیک دو موشک بالستیک اسکندر حدود ۶.۵ میلیون دلار است. درحالیکه هزینه بمباران معادل همان قدرت کلاهک اسکندر توسط جنگنده ای مثل اف ۱۶ حدود ۶۶۰۰۰ دلار میشود. یعنی چیزی حدود یک درصد یا یک صدم هزینه شلیک دو موشک.

حال فرض کنیم که همین دو بمب را بخواهیم توسط سوپرهورنت پرتاب کنیم. هر ساعت پرواز سوپرهورنت ۱۲۰۰۰ دلار هزینه دارد گه با احتساب آن حدود ۷۲۰۰۰ دلار هزینه این عملیات میشود.

حال باز هم فرض کنیم که بخواهیم این دو بمب را بوسیله جنگنده نسل پنجمی اف ۳۵ لایتنینگ پرتاب کنیم. با در نظر گرفتن هزینه های پرواز این جنگنده که چیزی حدود ۳۰۰۰۰ دلار در هر ساعت است ، هزینه انجام این عملیات بوسیله یک اف ۳۵ تقریبا حدود ۹۰۰۰۰ دلار خواهد شد.

ممکن است بگویید جنگنده ریسک سقوط دارد ، ممکن است توسط پدآفند دشمن هدف قرار بگیرد و …

تمام این صحبت ها بجای خودش صحیح است. اما به این موضوع هم توجه کنید که لانچرهای موشک انداز اسکندر نیز در خطر حمله متقابل و نابودی قرار دارند. با توجه به برد کم اسکندر ، حتی اگر پدآفند نتواند با آن مقابله کند ، با رادارهای زمینی و زیر نظر گرفتن مسیر پرواز آن ، یافتن محل شلیک موشکها کار چندان سختی هم نیست. بخصوص اینکه اگر دشمن تعدادی جنگنده را به طور مداوم در آسمان داشته باشد. حالا بماند که جنگنده ای مثل لایتنینگ می تواند در همان لحظه شلیک موشک ، بلافاصله مکان شلیک آنرا مشخص سازد.

البته توجه کنید که امروزه جنگنده های جدید مجهز به هشداردهنده های راداری و حرارتی و اخلالگرهای راداری و حرارتی هستند و در مجموع شکار آنها چندان هم ساده نیست.

photo 2017 04 12 18 07 46 - مقایسه دقت و هزینه موشک زمین پایه اسکندر با بمب سقوط آزاد ام کا ۸۴

موشک اسکندر

البته این موضوع را هم در نظر داشته باشید که حمله به وسیله جنگنده ها و بمب افکن ها با حمله بوسیله موشک های بالستیک تاکتیکی هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند و هر یک در جای خود کاربرد دارند. در ارتشهای نوین از موشکهای بالستیک تاکتیکی تنها به منظور پرکردن خلاء موقت نبود جنگنده های خودی در منطقه استفاده میشود. نه برای ادامه جنگ. موشک های بالستیک قیمت بالایی دارند و شلیک پرتعداد آنها هزینه هنگفتی دارد. همانگونه که مشاهده کردید ، هزینه حمله با موشک بالستیک بیش از صد برابر هزینه حمله مشابه با جنگنده و بمب افکن است. پس بنابراین یک جنگ را نمی توان صرفا با شلیک موشک بالستیک تاکتیکی به پیش برد. چرا که هم هزینه هنگفتی دارد و هم انعطاف پذیری کمتری دارد. با موشک بالستیک تنها میتوان در شعاعی به اندازه برد آن موشک حمله انجام داد. درحالیکه بوسیله جنگنده و بمب افکن میتوان به هر نقطه ای که برد جنگنده اجازه بدهد ، حمله ترتیب داد. آنهم با هزینه ای بسیار کمتر. ضمن اینکه از این جنگنده (مسلح به موشکهای هوا به هوا) میتوان در مقابله با تهدیدات هوایی دشمن نیز استفاده شود که در نتیجه آن نیاز به سامانه های پدآفندی زمین پایه کاهش می یابد. همچنین میتوان از این جنگنده (مسلح به موشکهای ضدکشتی) در دفاع از آبهای ساحلی استفاده کرد و نیاز به سامانه های موشک انداز ساحلی را کاهش داد.

همانگونه که میبینید استفاده از جنگنده های چندمنظوره هزینه های عملیاتی بسیار پایینتری نسبت به تسلیحات زمین پایه دارد. همچنین انعطاف پذیری بالاتری هم نسبت به آن دارد.

البته ناگفته نماند که موشکهای بالستیک تاکتیکی هم کارآیی خاص خودشان را دارند و زمانی که به هر دلیل جنگنده ای در آسمان نباشد ، از موشک بالستیک تاکتیکی استفاده میشود. مثالی میزنم. در جریان جنگ عراق ۲۰۰۳ و چند روز پیش از سقوط بغداد ، یک بالگرد آپاچی آمریکا در اثر آتش نیروهای عراقی دچار نقص فنی شده و در جنوب بغداد بر روی زمین فرود می آید و خلبان و افسر تسلیحات هر دو توسط نیروهای عراقی به اسارت گرفته میشوند. بلافاصله دو موشک MGM-140 ATACMS به سمت آپاچی فرود آمده شلیک شد و آنرا به کلی نابود ساخت. این حمله بوسیله موشک انجام شد. چرا که در آن لحظه هیچ جنگنده خودی در منطقه نبود تا آنرا برای نابود کردن آپاچی خودی اعزام کنند. در نتیجه به سرعت آپاچی آسیب دیده بوسیله دو موشک ATACMS نابود شد. در مجموع مزیت موشکهای بالستیک تاکتیکی آمادگی همیشگی آنها برای حمله و در دسترس بودن آنها است.

ممکن است این سوال مطرح شود که وقتی بمباران با جنگنده ها و بمب افکن ها تا بدین حد کم هزینه تر از حمله با موشک های کروز است ، پس دلیل استفاده از موشک های کروز به جای حمله با جنگنده و بمب افکن چیست؟

در پاسخ باید گفت که در بمباران های هوایی همیشه ریسک از دست رفتن جنگنده یا بمب افکن انجام دهنده حمله وجود دارد. حال به هر دلیل. مثلا در اثر نقص فنی ، مواجهه با پدآفند دشمن ، آتش جنگنده های دیگر و یا … . پس درست است که هزینه بمباران با جنگنده و بمب افکن کمتر از حمله با موشک کروز است ، اما چنانچه به هر دلیل جنگنده یا بمب افکن حمله کننده ساقط شود ، خسارتی به اندازه بیش از دهها و صدها موشک کروز به بار میاورد. حال چنانچه خلبان هم جان خود را از دست بدهد ، خسارت مالی باز هم افزایش خواهد یافت. چرا که ارزش خلبان در بسیاری موارد از جنگنده ها و بمب افکنها نیز بیشتر است. چرا که میلیونها دلار هزینه برای آموزش و تربیت خلبان صورت گرفته است و همچنین پولی که می بایست به عنوان مستمری به بازماندگان پرداخت شود. همانطور که میبینید بمباران کردن هدف با استفاده از جنگنده ها و بمب افکنها هرچند هزینه بسیار کمتری نسبت به موشک باران بوسیله موشکهای کروز دارد. اما از آنجایی که ممکن است در حین انجام عملیات جنگنده یا بمب افکن به هر دلیلی ساقط شود ، هزینه بسیار سنگینتری نسبت موشکهای کروز شلیک شده بر سازمان ارتش تحمیل میکند.

جدای از بحث هزینه های بمباران و موشکباران ، چند نکته دیگر هم وجود دارد که میبایست به آن اشاره کرد. اول اینکه سریعترین روش حمله به یک منطقه استفاده از موشک کروز است. حمله با جنگنده نیازمند انتقال یک ناو هواپیمابر به منطقه و یا استقرار جنگنده ها در منطقه است. اما حمله با استفاده از موشک کروز دردسترس ترین روش حمله است. نیروی دریایی آمریکا ۶۲ ناوشکن دارد که بخشی از آنها در سرتاسر آبهای جهان حضور دارند و چنانچه مناقشه ای در هر نقطه ای از کره زمین رخ بدهد ، آمادگی دارند که با موشکهای کروز خود به مناطق مورد نظر حمله کنند.

گاهی اوقات هدف ، درگیری در یک جنگ تمام عیار نیست. بلکه تنها یک عملیات کوچک و محدود و زدن ضربه ای به دشمن است. در چنین عملیاتهایی نیازی به وارد کردن جنگنده ها و بمب افکنها نیست و با شلیک تعداد موشک کروز هم میتوان ضربه مورد نظر را به دشمن وارد کرد.

علی محمدی

برچسب ها :

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.